رادین رادین ، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 10 روز سن داره

رادین پسر نازم

ومن يك مامان تنبل

1392/3/14 2:01
نویسنده : مامان پسری
370 بازدید
اشتراک گذاری
سلام من اومدم ولي خيلي دير ،بس كه تو نوشتن تنبلم يا شايدم واقعا سرم شلوغ بود اين مدت ، الان كه دارم اين مطلب رو مينويسم ١٥ روز تا تولد يكسالگي گلم باقي مونده تو اين مدتي كه گذشت اتفاقات زيادي افتاد بالاخره اسباب كشي كرديم اومديم خونه خودمون البته يه اسباب كشي پرماجرا چون اسفند ماه بود وسيستم گرمايشي خونه مشكل پيدا كرد وما مجبور شديم يه هفته خونه مامان مهين بمونيم زحمتش بديم بعدشم كه عيد بود خيلي عيد معركه اي بود امسال چون تو بودي حس خاصي داشتم انگار با بودن تو همه چي كامل بود به بابات ميگفتم به نظرت ما قبل اومدن رادين واقعا چه جوري زندگي ميكرديم!!!!!! ولي اتفاقي تلخ تو ١٧ فروردين خوشي هامون رو خراب كرد اتفاقي كه ١٠ روز بابارو از ما جدا كرد فقط اگه تو نبودي ميمردم از دوري بابات خيلي سخت بود خييييليييي اصلا نميخوام ديگه بهش فكرهم كنم ، خدارو شكر كه تموم شد اون كابوس. بعدشم كه ديگه مهد نميبرمت چون خونه ام ودوست دارم لحظاتم رو با تو بگذرونم عشقم، وحالا شيرين كاريهاي شما: مثل باد چهار دست و پا ميري با تمام سرعت، از مبلا ميگيري ويواش يواش راه ميري الهي فدات پاهات ننههههه، مدام تو اشپزخونه در كابينتها رو ميكوبي وپدرشون رو در اوردي ، اصلا تو روروئك نميشيني چرر رااااا؟ به همه اسباب بازيهات ميگي هاپ هاپ ، وقتي گرسنه هستي با يه لحن شيريني ميگي هههههم، وقتي صداي آهنگ مياد هرجا باشي ومشغول هر كاري باشي دست ميزني وكمرتو تكون ميدي سعي ميكنم اين سري. با عكس بيام عكساي قبلي هم كه پريده اشكال نداره عزيز دلم زود ميام و درستش ميكنم
پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامان طاها
19 خرداد 92 15:21
به به سلام مامانی.بالاخره اومدیییییییییییی؟انشاالله همیشه خوش باشید.
عکس پسر گلت رو زود بذار ببینیم دلمون لک زده.
دوباره نری حالا حالا نیایییییییییییی؟


فدات خانمي دلم برات تنگ شده عزيزم با گوشي ميام نت براي همين عكس گذاشتن سخت شده برام سعي ميكنم زود عكس بزارم دخمل نازتو ببوس